چکیده مقاله:
یکی از منابع استنباط قواعد نحوی شعر است اما شاعران در برخی از نوشته های خود، خلاف قاعده زبان عربی سخن رانده اند؛ این امر توسط نحات به ضرورت شعری مشهور شده است؛ با اینکه در تبیین ضرورت شعری اختلافات بسیاری مشاهده میشود اما می‌توان تعریفی اصطلاحی از آن ارائه کرد که وجه اشتراک اکثر نظرات در این بحث باشد و آن تعریف عبارتست از عدم رعایت قواعد نحوی یا صرفی که در اکثر موارد به منظور حفظ وزن یا قافیه شعر می‌باشد. در این بحث سه نظر اساسی وجود دارد؛ نظر اول حکم به بی قید و شرط بودن ضرورت شعری داده اند به این معنا که شاعر بدون هیچ قیدی می‌تواند خلاف قاعده رایج زبان عربی سخن بگوید؛ نظر دوم این تعریف را مقیّد کرده است به این توضیح که شاعر فقط به دلیل حفاظت بر وزن یا قافیه شعر می‌تواند مرتکب ضرورت شعری شود و نظر سوم به طور کلی ضرورت شعری را قبیح و شاعرانی که مرتکب ضرورت شعری شده اند را خطاکار می‌داند. این مقاله در صدد است تا با نقد و بررسی ادله هریک از نظرات و تطبیق آنها در برخی شاهد مثال ها، این موضوع را مورد واکاوی قرار دهد.

 

 

Clock second-hand Clock minute-hand Clock hour-hand
پنجشنبه
۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶
2024 November 21