علامه طباطبایی (ره) در مقدمه ی این تفسیر از روش قرآن با قرآن به تفصیل سخن گفته و آن را با دیگر روش های موجود در جهان اسلام مقایسه نموده است؛ در ادامه، به نقد روش های دیگر موجود تفسیر قرآن کریم و اثبات برتری و بی اشکالی روش تفسیری قرآن با قرآن، توسط علامه طباطبایی (ره)، پرداخته می‌شود:

  1. دیدگاه علامه طباطبایی (ره)، در مورد دیدگاه «اهل حدیث» نسبت به تفسیر قرآن کریم:

اهل حدیث به تفسیر قرآن، با استفاده از روایات بسنده کرده اند و در هر موردی که روایتی نیافته و از آیه هم ظهوری به دست نیاورده اند(اگرچه بیشتر اهل حدیث قائل به عدم حجیت ظواهر قرآن کریم هستند؛ اما خودشان به صورت فطری این کار را انجام می دهند!)، توقف کرده اند. از طرفی، اهل حدیث، در فهم بسیاری از احادیث دچار اشتباه و خلط شده اند! زیرا نظام یکپارچه‌ی به هم پیوسته ی دین مبین اسلام، کتاب آسمانی آن قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام را به صورت یک نظام نمی بینند بلکه از هم گسیخته و به صورت ابوابی جدا از هم در نظر می گیرند(به همین دلیل است که بسیاری از آنان در کتب تفسیری یا کتب شرح رواییشان دچار تناقض گویی یا حتی گیجی می شوند و در پاسخگویی به بسیاری از شبهات قاصرند).

دیدگاه این دسته به نظر علامه طباطبایی ره، به یقین خطاست؛ زیرا که خداوند قرآن را نور و«تبیاناً لکل شيء»(روشنی بخش هر چیزی) قرار داده است، پس چگونه نور با چیز دیگری روشن گردد؟

  1. دیدگاه علامه طباطبایی ره، در مورد دیدگاه «متکلمان» نسبت به تفسیر قرآن کریم:

متکلمان میان تفسیر و تطبیق خلط کرده اند. چرا که متکلمان علیرغم اختلاف مذاهبشان، در تفسیر، آنچه موافق مذاهبشان است اخذ کرده و مخالف آن را بر حسب مذهب خویش، تأویل کرده اند؛ که البته این تطبیق است نه تفسیر!

  1. دیدگاه علامه طباطبایی ره، در مورد دیدگاه «فلاسفه» نسبت به تفسیر قرآن کریم:

فلاسفه نیز در ورطه ی خلط تفسیر با تطبیق افتاده اند؛ زیرا آنان، آیات مخالف با مسلّمات فلسفی را تأویل کرده اند! و می‌توانیم به طور خاص به مکتب «مشّاء»، اشاره کرد که آنان، آیات راجع به حقایق ماورای طبیعت و آیات خلقت و آیات راجع به حدوث آسمان‌ها و زمین و آیات برزخ و آیات معاد را که با اصول و فرضیات فلسفی مکتب مشّاء، سازگار نیستند را تأویل کرده اند!

  1. دیدگاه علامه طباطبایی ره، در مورد دیدگاه «متصوفه» نسبت به تفسیر قرآن کریم:

متصوفه به خاطر اشتغال به سیر در باطن و اهتمام به آیات انفسی، در مباحثشان به تأویل، بسنده کرده و تنزیل را کنار نهاده اند! این کار آنان سبب شد که مردم، به تأویل آیات قرآنی جرأت پیدا کنند و از هر آیه ای بر هر چیز دیگری استدلال کنند!

  1. دیدگاه علامه طباطبایی ره، در مورد دیدگاه «اندیشمندان هرمونوتیک امروزی» نسبت به تفسیر قرآن کریم:

این تفکر مبتنی بر حس و تجربه و علوم اجتماعی و آمار می باشد که به ماده اصالت داده است و به همین سبب، مفاهیمی از قبیل «عرش»، «کرسی»، «لوح»، «قلم» و... را تأویل کرده اند به اشیای مادی دنیوی! که این هم تطبیق است نه تفسیر.

نکته ی پایانی بیانات علامه طباطبایی ره:

در همه‌ی این روش ها، نتایج مباحث علمی و فلسفی و غیره، بر آیات الهی قرآن کریم تحمیل می شود! یعنی از دیدگاه آن علم خاص مدروس و تعلیم یافته به قرآن کریم نگاه می کنند. سپس علامه ره، بحثی مفصل در مورد اینکه خود قرآن نور و تبیان و روشنگر همه چیز(حتی روایات و سایر علوم از جمله فلسفه و... است که باید این علوم با قرآن مطابق و تفسیر گردند نه بالعکس)، است و هیچ آیه ای در قرآن نداریم که مدلول آن روشن نباشد. اختلاف در آیات قرآن کریم هم به  مصادیق این مفاهیم و مدلول تصوری و تصدیقی آن ها بر می گردد!

منبع: قائمی نیا، علیرضا، بیولوژی نص، ص ۴۲۵ و ۴۲۶

نوینسده: حسین جمشیدیان

 

Clock second-hand Clock minute-hand Clock hour-hand
جمعه
۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶
2024 November 22