متن سخنرانی حاج آقا کفیل در مراسم هیئت مدرسه - ۱۳۹۵/۱۱/۲۸
- مدیر سایت
- بازدید: ۵۷۵۱
بسم الله الرحمن الرحیم
رسول الله صلى الله عليه و آله خطاب به حضرت زهرا سلام الله عليها ی فرمایند: «يا فاطمة من صلّى عليك غفر الله له و ألحقه بي حيث كنت من الجنة.»
«اى فاطمه هر كس بر شما درود بفرستد خداوند او را مى بخشد و در جايگاهى كه من هستم در بهشت او را به من ملحق مى كند. نه اينكه هم رتبه من شود.
در عالم هيچ كس هم رتبه رسول الله صلى الله عليه و آله نمى شود، معنای حدیث يعنى در بهشت در جايگاهى كه من هستم او هم به من ملحق مى شود مثل اينكه در حرم امام رضا عليه السلام مشرف شويم بعد بعضى از اوليا خدا هم در حرم باشند و آن ها را هم ببينيم هر دو در حرم حضور داريم اما معنايش اين نيست كه ما در درك محضر امام رضا عليه السلام هم رتبه آن ها هستيم.
لذا بعضى از رواياتى را كه مى شنويم كه اگر فردی چنين كند با پيامبر صلى الله عليه و آله در بهشت خواهد بود به اين معناست. حتى امير المؤمنين عليه السلام نيز هم رتبه رسول الله صلى الله عليه و آله نیستند. امامی كه مى فرمايند: أنا عبد من عبيد محمد صلى الله عليه و آله. در عين حال مى فرمايند: ما لله آية هي اكبر منّي و لله نبأ هو اعظم منّي؛ در حالى كه خدا هيچ خبرى عظيم تر از اميرالمؤمنين عليه السلام ندارد و هيچ آيتى بزرگتر از حضرت عليه السلام ندارد. در عين حال مى فرمايند من غلام پيامبرم!
حال صحبتمان را شروع مى كنيم با صلوات مخصوصى كه از وجود نورانى امام عسكرى عليه السلام در حق چهارده معصوم وارد شده است يك فرازش هم مربوط به حضرت زهرا سلام الله عليها است:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اَللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ.
براى اينكه انسان افضل اعمال را بداند يك راهش اين است كه همين واژه هاى افضل الأعمال و خير الأعمال و ... را جستجو كند و با يك مجموعه اى مواجهه مى شود. ممكن است انسان اينجا يك مقدار سر در گم شود. اگر بخواهد از اين حالت نجات پيدا كند خوب است كه بيايد سراغ قرآن و بيانات معصومين عليهم السلام و با نگاه به آن ها ممكن است شخص به اطمينان برسد. زودتر به نتيجه برسد و در روايات احتمال خصوصيت زياد است.
افضل الأعمال نفع الإخوان يا افضل الأعمال برّ الوالدين كه اگر اين عبارت را معصومين به كسى بفرمايند هر جا محملش فرق مي كند. ممكن است در جايى كسى آمده سؤال كرده است كه افضل الأعمال چيست!؟ و پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به آن فرد كه مثلا اهل نماز جماعت و عبادات است ولى در اين مسئله نقص دارد جواب مى دهند.
لذا ممکن است گاهى روایات خصوصيت و شرائط داشته باشد. چون در روايات آن احتمالات وجود دارد وقتى انسان با آن ها مواجه مى شود مى آيد سراغ قانون اساسى اسلام كه قرآن است كه در آن اين احتمالات به حدّ صفر مى رسد چرا كه قرار است الى يوم القيامة سرمشق باشد و در بلندگوهاى جهانى اعلام شود و به همه برسد.
مثلا در سوره مباركه انعام آيه ١٦٠مى فرمايد: مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا. وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَی. إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ بعد. در سوره نمل آيه ٨٩ مى فرمايد: مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ.
در سوره انعام آمده حسنه ده برابر و سيئه همان مقدار و در سوره نمل آمده حسنه، حسنه اى است كه اگر كسى آن را انجام دهد از هراس روز قيامت در امان است و سيئه را اگر انجام دهد بر آتش مى افتد.
سؤال پيش مى آيد كه اين چه حسنه اى و چه سيئه اى است!؟
اميرالمؤمنين عليه السلام در اين مورد مى فرمايند :الحسنة ولايتنا اهل البيت و محبتنا و سيئه اى كه اينقدر حالش وخيم است ولايت دشمنان ما و بغض اهل بيت است.
در روايت است كه حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ و َبُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.
«دوستى على حسنهاى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمىرساند و دشمنى على سيئهاى است كه با وجود آن حسنه سودى ندارد.»
معلوم مى شود كه در مجموعه اعمال چيزى كه در صدر قرار مى گيرد ولايت اهل بيت عليهم السلام است.
من جاء بالحسنة را امام صادق عليه السلام مى فرمايند راجع به شيعيان است، وجه جمع يعنى اگر كسى اصل ولايت را داشت به بركت آن در روز قيامت از آن فزع عظيم در امان هست و چنين كسى اعمال خيرش ده برابر است و اگر اصل ولايت را نداشته باشد ديگر عشر و مثل برايش معنا ندارد لذا تصميم مى گيرد كه آن را به عنوان محورى ترين اصول حفظ كند.
ايام شهادات و ولادت هاى اهل بيت عليهم السلام فرصتى است كه انسان ولایت را تثبيت كند و چيزى كه باعث مى شود بهفمد كه نگه داشته آن را و عاريتى نيست اعمالش است و مهمترين اعمال بعد از آن مسئله نماز است كه در قرآن ٩٩ مرتبه صلو را به كار برده اند و ٨٨ مورد آن به معناى نماز است و بقيه به معناى دعاست مثلاً سوره مؤمنون قد افلح المؤمنون، فلاح بالاترين قله از نظر قرآن است. عبادات براى رسيدن به تقوا است و تقوا براى رسيدن به فلاح است. روزه براى تقواست و فلاح براى رسيدن به چيزى نيست!
در آيات اللذين هم في صلاتهم، اولين ويژگى مؤمن بعد از ٦ ،٧ آيه كه ويژگى هاى مؤمن را بيان مى كند و دوباره بر مى گردد و مى فرمايد اللذين هم في صلاتهم حافظون! يعنى اول نماز، آخر هم نماز!
در سوره معارج همه صفات خوب را صفات مصلّين قرار مى دهد و اولين خصوصيت مصلين اهتمام به نماز است و آخرين خصوصياتشان نيز اهتمام به نماز است.
وقتى اين ها را ببينيم ديگر تحيرى باقى نمى ماند كه بعد از مسئله ولايت افضل الأعمال نماز است و يك سرمايه گذارى ويژه اى در آن شده است.
البته واژه هاى ديگرى مانند ركوع و سجود كه مربوط نماز است شايد بيشتر از صد ها آيه شود، دومين مسئله انفاق و رسيدگى به محرومين است گاهى يك سوره محور اصلى آن همين است صحبت ها و جلسات خصوصى هيچ خيرى در آن نيست مگر از آن معروفی دربيايد كه معروف به معناى برطرف کردن قرض مالى و يا سایر مشكلات است.
خلاصه: ما كه مى خواهيم سر سپرده آفتاب عصمت و طهارت شويم على القاعدة دنبال خير العمل مى گرديم. اگر مستقيماً به روايات رجوع كنيم ممكن است سرگردان شويم. اگر به قرآن رجوع كنيم ممكن است به اين نتيجه برسيم كه ولايت خدا و پيامبر و معصومين عليهم السلام يك جايگاه ويژه اى است كه حزب الله مى شود. افضل اعمال معجون نماز است و در كنار آن رسيدگى به محرومين و تلاش برای حلّ مشکل گرفتاران و مشكلات مالى آنها و ما كه طلبه هستيم بايد هم روى ولايت سرمايه گذارى كنيم و هم روى نماز و رسيدگى به مردم!