بسم الله الرحمن الرحیم

قالت فاطمة سلام الله عليها: اَیُّهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبی‏مُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً

ايام متعلق به حضرت زهرا سلام الله عليها است براى شادى حضرت زهرا سلام الله عليها و براى اينكه ما را از بهترين شيعيان قرار دهند صلوات بفرماييد.

سال گذشته در همين ايام درباره اين سه جمله از خطبه فدك عرائضى عرض كردم كه مى توانيم سه شرط براى یک فعال سياسى اجتماعى استنباط كنيم:

شرط اول: «اقول عوداً و بدءاً»

يعنى ثبات در مواضع، ركن اول يك مبارز سياسى است که متلوّن نباشد.

مقام معظم رهبرى بارها به اين نكته اشاره فرمودند كه عده اى در اوائل انقلاب رفتارهاى بسيار تندى نسبت به مسائل فرهنگى داشتند امروز كه نگاه ميكنيم ١٨٠ درجه تغيير كرده است و ثبات ندارند.

يك كتاب به شما معرفى كنم: كتاب «بايسته هاى اخلاق سياسى از منظر مقام معظم رهبرى» كه كتاب بسيار خوبى است. يكى از ابعاد سياسى حضرت آقا كه كما هو حقّه مورد توجه ما قرار نگرفته و بايد آن را احياء كرده و گفتمان سازى كنيم در مورد منطق رفتار سياسى است. مانند بصيرت و عملكرد در عرصه فتنه و اصول تحليل و ...

اين فرمايشات منسجم حضرت آقا براى ما وجود دارد و ما بايد برنامه ريزى كنيم و مطالعه مستمرّ داشته باشيم.

شخصيتى كه جایگاهش اصالتی وحيانى داشته و نیز تجربه حضور طولانى مدت را در متن جريانات انقلاب به اين مدت داشته باشد مى توانند اسوه ای براى ما باشد. ما شخصيت هاى زيادى داشته ايم ولى هر كدام يكى از اين دو شرط را نداشته اند.

در اين كتاب بخشى در مورد ثبات در مواضع وجود دارد كه مى فرمايند دو كار بايد انجام دهيم:

١- مبانى را از لحاظ علمى محكم تثبيت كنيد.

٢- جريان هاى سياسى را مطالعه كنيد و بدانيد كه در افت و خيز ها چطور بايد رفتاركرد.

هر دو بايد با هم باشد. كه معمولا بين آنها جمع نمی شود. اينها را صراحتاً بيان كردند.

عاملی ديگر از فرمايشاتشان قابل برداشت است:

از مبانى سياست اسلامى اين است كه بر تقوا بنا شده است. خيلى از تلوّن هاى سياسى به خاطر بى تقوايى است. معنويت مبناى اسلامى بودن است. شريعت بستر حركت امام خمينى بود، در جريان فدك يكى از كسانى كه شهادت داد كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند من ارث به جا نمى گذارم، عائشه بود و همين عائشه در زمان عثمان رفت مطالبه ارث كرد و عثمان به يادش آورد كه شهادت دادى، عائشه هم بعد شروع كرد به بد و بيراه گفتن به عثمان كه تو كسى هستى كه پيامبر فرمود دست تو دست يهودى است و عثمان گفت تو همان كسى كه آيه در موردت نازل شد كه تحت پيغمبرى بودند و لكن خيانت كردند در حقّ پيغمبران ! با هم قهر بودند تا زمانى كه عثمان از دنيا رفت. خب اين تلوّن به خاطر بى تقوايى است.

يا طلحه و زبير از اولين بيعت كنندگان بودند. بعدها كه اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر نشدند به آنها سهم بیشتری دهند موضعشان تغيير  كرد و از دشمنان حضرت شدند! اين تلوّن ها به خاطر بى تقوايى است.

اين حرف ها همه عملى و ذهنى هستند يعنى بايد ما در هفته برنامه ريزى كنيم و مبانى حكومت و ولايت فقيه را مطالعه كنيم و بدانيم بر چه اساسى است و برايمان حل شود.

شرط دوم: صحت در مواضع است. بعضى افراد دارای مباني ثابت بوده اند اما این مبانی غلط بوده است. مبانى اگر غلط باشد در جريان هاى اجتماعى خيلى خراب مى كند. مثلاً بعضى مى گويند اسلام قابليت حاكميت ندارد يعنى ديگر هرگز براى حاكميت اسلام تلاش نخواهيد كرد چون قابليت ندارد.

مثال ديگر: اجراى حدود در عصر غيبت جايز نيست! پس فقيه چه كار بكند!؟

مثال سوم: احكام اسلامى انعطاف ندارد و همين احكام اولى بايد اجراء شود. مى رسيم به مسئله اى كه ما را به بن بست مى رساند.

در زمان امام خمينى مجلس شورای اسلامی قوانين كار را تصويب كرد. بعد به شوراى نگهبان ارسال شد و گفتند اينها با احكام اولى اسلامى سازگار نيست و دوباره فرستادند به مجلس، مجلس گفت خب نمى شود كشور را اداره كرد!؟ دوباره فرستادند شوراى نگهبان، و آن ها هم همان جواب را دادند و برگرداندند و بعد مجلس شورا رفتند پيش امام و گفتند ما الان باید چكار كنيم؟ جامعه به بن بست رسيده است، امام بررسى كردند و فرمودند آنچه كه نمايندگان مجلس در مقام تشخيص وضعيت موجود قرار داده اند اين معيار است براى اجرايى كردن احكام اسلام.

بنبست در اسلام وجود ندارد. اسلام دين اجرا است.

پس تصحيح خيلى مهم است. باورها اگر غلط باشد حاكميت را مى توان بر انداخت. دشمنان هم مى خواهند باورها را تخريب كنند.

شرط سوم: افراط و تفريط در حركت هاى سياسى بسيار ضربه زده است. جريان خوارج جریانی تكفيرى و خشن بودند که به اسلام بسيار ضربه زدند و ضابطه را زير پا گذاشتند. حال گروه های بسيار ضعيف ترى از آن ها در بين ما وجود دارد.

در همين مورد در كتاب است كه وقتى مى گوييم وحدت منظورمان يك كار تاكتيكى نيست بلكه بايد برادران قلوبشان به هم نزديك شوند واقعا! پس اگر در مواضع سياسى يكى سليقه اش با ما فرق دارد اين نبايد اخوّت ايمانى ما را بهم بزند.

گاهى از مواقع ما ولايت مدار ها رفتارهايمان رفتار تندى است و در همين كتاب حضرت آقا شكايت كرده اند و فرموده اند بعضى تحزّب حزب ولايى درست كرده اند كه اينطور نگوييد.

اگر كسى اشتباهى كرد مى توان از آن گذشت به شرطى كه اسلام و نظام را وهن نكرده و ثلمه اى به اسلام وارد نكرده باشند.

انشاالله از اين سه جمله اى كه حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند ما بهره ببريم.