۲. بسم الله
- مدیر سایت
- بازدید: ۳۷۰۸
باری که از معاونت فخیمه پژوهیدن گذر کردمی بر نظرم آمدی که سلامی کردمی و عرضی از نوع ارادت. فلذا اذن دخول را قرائت نموده با رجل راست خود داخل گشته و جناب مستطاب صفایی که سایه شان بر سر مدرسه مستدام باد را نظاره کردمی دست ها تا به مرفق در مقاله نوپژوهی عزیز آلوده و عرق از جبین سرازیر درپی نوشتن اصلاحات برای جشن واره.
عرضه داشتمی که سلطان دلها به سلامت باد! به نبود که این روزهای کاویدن را روزهای پژوهش خوب نام برگزیدی تا روزهای خوب پژوهش؟
سر برآورده و با چشم غره ای برآشفت: تو نیز اگر مقاله این ترم و ترم پیشین و ترم پیش از پیشین را ارائه بکردی به از آن است که در پوستین ما افتی!
سر به زیر انداخته و خائف و مستوحش، نرم نرمک به سمت باب خروجی خزیده و فلنگ مبارک را بسته و در مطبخ پشت دست و پای و دهان خود را داغ کرده تا زین پس با پای خود به مسلخ نرفته و همچنین #اصلاح_بی_موقع نجویمی!
نویسنده : ع . م