واحد پژوهش فقه و اصول در اطلاعیه ای اعلام کرد نشست علمی با موضوع جایگاه فقه و اصول مقارن در اجتهاد با حضور استاد حسین رجبی زید عزه برگزار می شود.

زمان: پنجشنبه ۱۳۹۶/۱۲/۲۴ ساعت ۷ تا ۹

مکان: مدرس شهید مطهری(ره)

 

چکیده

جریاناتی در بین مذاهب وجود دارند که منکر فقه مقارن می باشند؛ برخی از جریانات اهل سنت مانند علمای سعودی نه فقط مذهب خود را محور قرار می دهند و انظار بزرگان مذاهب را بدعت می دانند؛ بلکه نظر خود را تحمیل می کنند و می گویند هیچ نظر دیگر قابل پذیرش نیست؛ توحید همان است که ما می گوییم؛ فقه همان است ما می گوییم؛روش اجتهاد همان است که مابیان کردیم. این جریان و امثال آن اجازه نمی دهد که دیدگاه مذاهب مخالف مطرح شود و در بررسی علمی خود از نظر دیگران استفاده نمی کنند و اگر نقل کنند برای رد کردن است. در بین شیعه نیز برخی جریانات وجود دارد که همین نظر را دارد و چون فقه مذاهب بر مبنای قیاس و انظار صحابه و اجتهادات گروهی از صحابه شکل یافته است؛ لذا ارزش بحث ندارد.

جریان دیگری وجود دارد که برای رسیدن به حقیقت لازم می داند مبانی همه مذاهب دیده شود. حتی اگر باطل است باید بطلان آن دیده و نقد شود زیرا هر یک از مذاهب دارای اصول و مبانی اجتهادی است که با توجه به منابع اجتهاد شکل یافته است یعنی با مراجعه به قرآن، سنت؛ اجماع و عقل و قیاس مذهب خود را تاسیس کرده اند؛ جا دارد که در مسائل اختلافی نظرات مخالف هم دیده شود تا در صورتی که دلیل قوی و یا نظریه جدید و نوی داشته باشند پذیرفته یا نقد شود؛ زیرا اجتهاد کامل و صحیح وقتی حاصل می شود که در هر مساله ای که مجتهد تحقیق می کند، نظرات مخالف بلکه احتمالاتی که ممکن است در نظریه او تاثیر داشته باشد ببیند و سپس نطر صائب را انتخاب کند؛ نظر حق بعد تحقیق تتبع و نقد احتمالات مخالف بدست می آید. بدین جهت قرآن کریم در دو آیه نفر و استماع قول و تبعیت از قول أحسن به این مطلب پرداخته است.

فقه تقریب نیاز به رعایت چند اصل دارد:

  • ضرورت کار تطبیقی و مقارنه ای؛
  • رفع تعصبات و نگرانی هایی که در این روش بین پیروان مذاهب نظیر تاثیر پذیری وجود دارد؛
  • اجتهاد مجتهدین و مفتی ها بر اساس منابع اجتهاد؛
  • اصل معذریت: نتعاون فیما اتفقنا و نعذر بعضنا فیما اختلفنا»؛
  • رعایت اصل حکمت؛ جدال احسن به جای تحقیر؛ اهانت و تبلیغ مذهب «أدع إلی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن»؛
  • برخورداری از سعه صدر؛ این اصول هم ضرورت فقه مقارنه را اثبات می کند و هم مسلمانان را از تکفیر نجات می دهد. اگر اجتهاد پذیرفته شده است هر چند در اجتهاد مخالفان اشکال جدی وجود دارد، ولی نمی توان اجتهاد را منحصر در یک گروه دانست بلکه هر کس که توانایی استنباط را داشته باشد می تواند بگوید که برمن حرام است که از مجتهد فلان مذهب تقلید یا تبعیت کنم.

آثار و نتایج بحث فقه مقارن:

  • اطلاع علما و حوزه های مذاهب از نظرات و دلایل فقهی؛ اصول؛ کلامی؛ رجالی و تفسیری تا در پرتو این آگاهی ها از نسبت های خلاف به یکدیگر پرهیز نمایند؛ دلایل یکدیگر را ببینند و با شیوه اجتهاد یکدیگر آشنا شوند؛ نکات قوت و ضعف را بدانند. ابعاد مسایلی که به صورت مقارن مورد بررسی قرار می گیرد؛ بیشتر روشن می شود و ابهام ها برطرف می گردد زیرا گاهی مسایل مذاهب به یکدیگر نظر دارد نظیر وضو و طهارت.
  • جلوگیری از سوء استفاده دشمنان برای ایجاد اختلاف و تکفیر.

 

COM_FARA_COMMENT_YOUR_COMMENT ۰ COM_FARA_COMMENT_COMMENT

captcha