مراسم زینبیه / سخنرانی استاد فربهی
- مدیر سایت
- Hits: ۵۳۵۲
سخنرانی استاد فربهی در شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
به نقل از بعضی از روایات در چنین روزی، حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر ظلمهایی که بر ایشان وارد شده بود به شهادت رسید. اول کسی که مدافع ولایت امیرالمومنین سلام الله علیه بود و کسی که در این راه به شهادت رسید.
جریان فدک مقصود بالاصاله نبود بلکه محاکمه کسانی بود که جریان سقیفه را راه انداختند. چرا که قبل از غصب فدک، غصب خلافت مطرح شده و قبل از غصب خلافت، اندیشه های زیر بنایی مطرح است و اگر کسی اندیشه های زیر بنایی اش درست باشد، کارش به سقیفه کشیده نمی شود و چنین کسی به طور طبیعی کارش به جایی نمی رسد که فدک را غصب کند.
امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید: قسم به آن کسی که خلایق را آفرید و دانه را در زمین کاشت. اینها اسلام نیاورده بودند لکن خودشان را به اسلام زده بودند.
حضرت زهرا سلام الله علیها به خلیفه اول می فرماید: چقدر زود آن کینه هایی که نسبت به اهل بیت و نبوت علیهم السلام داشتید آشکار شد.
اگر آنها ایمان داشتند طبیعتا جریان سقیفه اتفاق نمی افتاد و منجر به غصب فدک نمی شد.
در مقابل اتفاقاتی که در جامعه اتفاق می افتد؛ بعضی ها عکس العمل نشان می دهند و بعضی ها عکس العمل نشان نمی دهند. در صدر اسلام هم افراد دو دسته بودند. مثلا معاویه نسبت به عبدالله بن عمر به یزید گفت اگر بیعت نکرد او برایت خطری ندارد، مشغول عبادتش می شود. اما بعضی ها اینطور نیستند. حرفی می زنند که تاثیر گذار است و ساکت نمی نشینند.
نمازی که خطری برای کفر نداشته باشد، کفر در مقابلش نمی ایستد. این نوع اسلام در روایات ما نفی شده است و مورد قبول نیست. ولی اگر شعار ما پایه های کفر را متزلزل کند، اجازه نمی دهند حرف بزنیم. خدای متعال نماز را کنار زکات قرار داد تا بگوید نماز بدون زکات قبول نمی شود و ... هر کاری که می خواهی انجام دهی باید یک رفتار اجتماعی در کنارش باشد.
اسلام با مسلمانی که عکس العمل اجتماعی نداشته باشد موافق نیست و مسلمانی که تدینش، تدین اجتماعی باشد به او می گوید تدین جهادی. یعنی در حال تلاش است برای موفقیت پیدا کردن بر دشمنان.
این نوع تدین مورد پذیرش است. این تدین سنگ چین دارد یعنی نمی شود به راحتی خرابش کرد و خوب از دین محافظت می کند.
در خطبه منا از امام حسین علیه السلام که از ابتدا تا انتها حضرت علما را توبیخ می کنند که چرا نقش فعالی در جامعه ندارید چرا سکوت می کنید!
چرا که مردم آنها را قبول دارند و چشمشان به دهان آنهاست.
و خطاب حضرت به ما هم است. اگر کار و تلاشمان در آن راستا نباشد. هدف رسالت انبیا دعوت به خدا ابلاغ رسالت الهی و اقامه عدالت در جامعه است که این دو هدف را باید دنبال کنیم که البته برای رسیدن به هدف باید تفقه در دین داشته باشیم که رکن آن فقه و اصول است.
کسانی که فعال سیاسی بودند در طول تاریخ از یک سنخ نبودند. مثلا: ابن عباس و ابوذر و اشعث و همین طور حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت علیهم السلام و ... و در دوران انقلاب هم مرحوم امام و مرحوم نواب و مارکسیست ها و توده ای ها ... فعال سیاسی بودند.
فعالان سیاسی در یک تقسیم بندی بر دو دسته هستند:
- افراد متغیر از لحاظ مواضع سیاسی. یک روزی محکم سنگ ولایت فقیه را می زنند و یک روز هم می شوند اپوزسیون و تغییر در مواضع دارند.
- یک عده هم ثابت قدم با مواضع ثابت هستند.
علت تلوّن و تغییر موضع امور مختلفی است:
- عدم تثبیت شخصیت علمی
مثلا: اگر فرد در زندگی طلبگی اش حل نکند که حاکمیت دینی ضرورت دارد، در فعالیت های اجتماعی، موضع گیری هایش مختلف می شود یا در مورد اختلاف نظر با شخص ولی فقیه در یک زمان چطور باید برخورد شود که این از نظر علمی باید حل شود. عدم تبدیل به باور یعنی بسیاری از اوقات کار علمی می شود ولی باور نمی شود.
آقای مصباح در جریانات 88 می فرمود: که من در طول عمرم هیچ جریانی به پیچیدگی این جریان ندیدم لذا مدتی رویش فکر کردم و بعد به این نتیجه رسیدم که یکی از علل این اتفاق این است که ما که دم از ولایت می زنیم، آنرا به مرز باور نرسانده ایم.
نظریه ولایت فقیه، وجوب اطاعت دارد چون حجت الهی است و معذریت و منجزیت دارد. حجت به معنای وجوب تبعیت است. شخص ولی فقیه، ستون خیمه حاکمیت دینی است. بنابراین اختلاف نظر نباید باعث تضعیف جایگاه ایشان در حاکمیت دینی شود.
نمونه تاریخی آن «شبث بن ربعی» است که درباره اش گفته اند هر کسی فریادی می کشید او دنبالش می رفت. او ابتدا موذن یک مدعی نبوت بود. بعد اسلام آورد. بعد در قتل عثمان شریک بود. بعد همراه امیرالمومنین علیه السلام شد. بعد از خوارج شد. بعد توبه کرد و نامه برای امام حسین علیه السلام نوشت. بعد در قتل امام حسین علیه السلام شرکت کرد. بعد هم به خون خواهی امام حسین علیه السلام وارد سپاه مختار شد. بعد یکی از پلیس های کوفه شد. بعد هم در قتل مختار نقش داشت!
- رذایل اخلاقی مانند حسد، طمع و کبر
در طول تاریخ نمونه هایی برای هر کدام داشتیم. مانند عائشه در زمان غصب فدک، شهادت داد که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است که ما پیامبران ارث نمی گذاریم. بعد در زمان عثمان رفت مطالبه ارث کرد. بعد عثمان گفت مگر تو شهادت ندادی و حق حضرت زهرا سلام الله علیها را باطل نکردی!؟ الان ارث می خواهی؟! من به تو ارث نمی دهم. بعد عائشه لباس پیامبر صلی الله علیه و آله را بلند کرد و گفت عثمان با صاحب این پیراهن که پیامبر صلی الله علیه و آله باشد مخالفت می کند. وقتی عثمان این سر و صدا را شنید، رفت بالای منبر و گفت عائشه شهادت داد و حق حضرت زهرا سلام الله علیها را غصب کردند و جایگاه حفصه و عائشه در جهنم است. بعد عائشه گفت تو را هم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود نعثل یهودی هستی که هیچ اعتماد و اعتباری به کارهایش نیست و عائشه قسم خورد تا زمانی که عثمان زنده است در آن شهری که او هست نباشد.
و این عامل دوم را هم آقای مصباح در همان سخنرانی بیان کردند و توصیه کردند تا هنوز جامعه به شما اقبال نکرده، حسد را حل کنید و گرنه در فراز و نشیب فعالیت های اجتماعی یقه شما را می گیرد. طمع را درست کنید عجب و کبر را باید حل کرد وگرنه می شود تعصب جاهلی!
ما یک امتحانی هم در پیش داریم (انتخابات مجلس و خبرگان) که باید یک فعال سیاسی اجتماعی باشیم. مثلا آن زمانی که آیت الله مهدوی کنی فوت شدند مصادف شد با فوت یک خواننده که انشاالله با نامش محشور شود. که وقتی تصاویر تشییع جنازه ها را مقایسه می کنیم می بینیم که جمعیت در تشیع این عالم دینی خیلی خلوت بود بخلاف این خواننده! ولی خب آقای مهدوی کنی یک عالم دینی بود. اخلاقی بود. موسس دانشگاه بود. علتش آن بود که در فضای مجازی بسترسازی کردند و فضای روانی جامعه را به شکلی درست کردند که وقتی این آقا فوت کرد، عموم مردم بیایند شرکت کرده و گریه کنند. معنایش این است که اگر در این فضاها یک فعالیت هایی بشود، می تواند از لحاظ کثرت جمعیت طوری به گونه ای تفاوت ایجاد کنند که یک عالم دینی و اخلاقی با یک خواننده کثرت جمعیتشان برابر نباشد و بلکه بسیار کمتر هم باشد. چرا که آن طرف فعالیت داشته است. و ما اگر فعالیت نداشته باشیم مصداق آن خطبه امام حسین علیه السلام هستیم.