مراسم زینبیه / حجت الاسلام خسروپناه
- مدیر سایت
- Hits: ۴۲۹۶
مشروح سخنان حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه در مراسم زینبیه مدرسه شهیدین (ره):
از حادثه کربلا خیلی درس ها می شود گرفت. چه معرفتی، چه اخلاقی، و چه نظامی و این مخزن تمام نمی شود. که این هم یکی از معجزات عاشوراست. وقتی عاشورا از ابعاد مختلف بررسی می شود، مباحث، جوشش بیشتری پیدا می کند. حال، بنده هم چند نکته (درس) عرض می کنم :
ما متاسفانه کمتر به سخنان امام حسین علیه السلام مراجعه می کنیم و بحث های تاریخی، زیاد گفته می شود یا بحث های مصائب اهل بیت علیهم السلام زیاد کار شده است. اما سخنان امام حسین علیه السلام کم پیرامونش بحث می شود. این سخنان در موسوعه امام حسین علیه السلام جمع آوری شده است. چاپ داراالحدیث در 12 جلد که مطالب گهرباری دارد. مثلا خطبه هایی که امام حسین علیه السلام درباره دین شناسی فرموده اند.
از زمان خلیفه ثانی یک اصول فقهی شروع شد. یک اصول فقهی راه انداخت به جای قرآن و سنت به نام «رأی». مثلا یکی از صحابه، خطایی می کرد؛ بعد می گفتند: «إجتهد فاخطأ» و این شد که او دین را با همین رأی و اجتهاد فهمید. یعنی اولین موسس اصول فقه اهل سنت، خلیفه ثانی بود. اجتهاد نه به معنای امروزی آن که اصل را تطبیق بر مصادیق شود، اجتهاد یعنی رای شخصی و لو مخالف قرآن و سنت باشد. که در آن تعبیر به قیاس آمد. قیاس اول، در حقایق دینی بود. مثلا خدا را چطور معرفی کنیم؟ مثل قیاس خودمان، فقط مقداری بزرگتر است.
در معرفت دینی امام حسین علیه السلام ، یکی از مبارزات، با دین شناسی غلط است. با دین شناسی انحرافی است؛ که مردم مراقب باشید. بعد این بحث رفت در فقه. لذا در معتزله قبل از اوائل قرن دوم، قیاس یعنی تشبیه انسان به خدا. بعد منطق ترجمه شد و قیاس را فهمیدند که اسمش تمثیل است ولی در اصول فقه، اسمش قیاس ماند. رای را در عرض قرآن گرفتند.
و یا امام حسین علیه السلام می فرمایند کسی که دین شناسی اش بر اساس قیاس باشد؛ دائما در شبهه قرار می گیرد و خودش را می بیند. خودش را که برای شناخت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمی تواند بالا ببرد. لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را پایین می آورد.
و می فرمایند این آدم در اعوجاج گرفتار شده، منهج را گم کرده، گمراه شده، سخن باطل می گوید. که این فرمایش فقط برای عصر امام حسین علیه السلام نبوده. الان هم هست مانند نصر حامد ابوزید (روشنفکر مصری) وقتی میخواهد وحی را معرفی کند، می گوید به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وحی رسیده؛ بعد انسان را معرفی می کند و می گوید ما آدم ها فهممان چطور است. ما آدم ها معمولا با پیش فرض هایمان مسائل را می فهمیم. حیات اجتماعی ما در فهم ما دخیل است. پس شخصیت اجتماعی، روی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم تاثیر دارد و لذا خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا حیات اجتماعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این وحی را تغییر می دهد. پس این دیگر به درد ما نمی خورد و مسائل اجتماعی ما را حل نمی کند چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در عصر خودشان بوده. خیلی خیلی بخواهیم استفاده کنیم می گوییم قرآن، شعارش عدالت است ما هم عدالت را اجرا می کنیم. آن زمان عدالت در نصف بودن ارث زن نسبت به مرد بود. الان برابری است. قصاص، آن زمان عدالت بود. الان نیست. معیار ما دیگر نباید قرآن باشد همان چیزی که با حسن و قبح عقلی می فهمیم با همان پیش می رویم.
این دین شناسی با قیاس است و نمی توان گفت که اینها در فضای اهل سنت بوده و در شیعه چنین آدم هایی نیستند. دین برای کامل کردن عقل و رای انسان آمده چون مبانی فکری انسان ضعیف است. این دین شناسی آن طور است که آورندگان دین به ما یاد داده اند.
درس دیگر: من استنباطم از قیام امام حسین علیه السلام طبق نص کلام شریفشان، این است: هر کسی در یک جامعه ای باشد که سلطانی در آن جامعه باشد که حرامی را حلال کند (روایت را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می فرمایند) هم با خدا و هم با خلق خدا جنگیده اگر کسی ببیند و مخالفتی نکند این آدم جهنمی است.
سلطان الان می تواند استاندار یا فرماندار باشد. امر به معروف و نهی از منکر تعمیم دارد. بله سلطان جائر خطرناک تر است و اولی از مردم است (در امر به معروف و نهی از منکر). با اینکه حضرت این فرمایش را دارند این نکته را هم دارند که من برای اصلاح اسلام در امت جدم هستم. یعنی هم نمی خواهند قیام به سیف کنند چون دیگر خانواده نمی آوردند. قدم به قدم تلاش می کنند که خون نریزند. دشمن مقابلشان هست. حضرت سوار بر مرکب می روند برایشان سخنرانی می کنند. در دفاع کردن دارند سخنرانی و هدایت گری می کنند و این درس بزرگی است برای ما. نمی فرمایند حال که علی اکبر علیه السلام مان را کشتند باید بروم ده تا از آنها را بکشم اصلا چرا این حادثه اینقدر مانده!
همین مردم سیستان؛ معاویه لعنه الله به آنها گفت باید لعن علی علیه السلام کنید وگرنه باید جریمه بدهید گفتند می دهیم ولی لعن علی علیه السلام نمی کنیم. هرچقدر هم که بالا رود قبول می کنند. بعد معاویه لعنه الله گفت آنهایی که لعن علی علیه السلام نمی کنند، زن هایشان را بیاورید بازار، سرشان را بتراشید. باز هم گفتند ما لعن علی علیه السلام نمی کنیم. بعد معاویه لعنه الله از ترس قیام آنها گفت خب عیبی ندارد. امام حسین علیه السلام طوری کاروان را می برند که خلصین بمانند که این خُلّصین کسانی هستند که آمدند هدایت گری کنند.
این درس بزرگی به ما طلبه ها می دهد که درد دینمان را نقد حزبی و سلیقه مان را قاطی نکنیم. امام حسین علیه السلام این گونه نبودند. یک ذره لجاجت و عناد در گروه مخلصین نمی بینند. «الاصلاح فی امة جدی» هر کس می خواهد برود برود. قیام به سیف هم نمی کند چون امام حسین علیه السلام که نمی خواهد دین را با شمشیر منتقل کند یا با سیاست بازی یا دغل بازی. دین را باید با محبت و دلسوزی منتقل کرد. روضه امام سجاد علیه السلام هم برای هدایت گری است.