گفتگوی نشریه نامه شهیدین با مدیر مدرسه
- مدیر سایت
- الزيارات: ۷۳۱۶
نامه شهيدين: ضمن تشكر لطف كنيد نقش شهيد بهشتي در مدرسه حقاني سابق را تبيين فرماييد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ذهن شهید مظلوم آیتالله دكتر بهشتی (قدس سره) در آسمان انسانیت پرواز میكرد، لذا مناظری را كه از دید غالب افراد مخفی بود او میدید و به آیندههای دور مینگریست. در كنار این خصوصیت، در نوآوری و ابتكار نیز بسیار توانمند بود و لذا برنامهریزی مدرسه حقانی سابق از جمله آثاری بود كه از این دو خصلت شهید بهشتی یعنی دوراندیشی و نوآوری نشأت گرفت.
نقش شهید بهشتی (ره) در این حركتِ اساسی، نقش یك طراح و مهندس در مورد یك بنا و ساختمان بود، آن هم مهندسی كه نظارت بر عملیات اجرایی را خود عهدهدار است. او، هم طراح این این برنامه بود و هم بر حسن جریان آن دقیقاً نظارت داشت و این نظارت حتی در زمانی كه در آلمان به سر میبرد ادامه داشت و از طریق مكاتباتی كه بین شهید آیتالله قدوسی(ره) و ایشان صورت میگرفت اعمال میشد.
نامه شهیدین: اصولاً مدرسه حقانی چگونه بنیان گذاشته شد؟
از قرار اطلاع و با توجه به مداركی كه در دست است، شهید بهشتی (ره) در سال (1341 هجری شمسی) جمعی از نخبگان حوزه، و همفكرانه خود را به همكاری در این امر، یعنی تأسیس مدرسهای در حوزه علمیه قم دعوت كردند كه در آن اولاً: طلاب بر اساس گزینش به آن راه یابند. ثانیاً: برنامة درسی آن كماً و كیفاً حساب شده و مشخص باشد و در راستای وصول به اهداف بایسته و رسالتهای حوزه در عصر و زمان حاضر تنظیم و زمانبندی شده باشد و ثالثاً: طلاب آن مدرسه در طول مدت تحصیل مشمول تزكیة اخلاقی و تربیت صحیح اسلامی قرار گیرند. همفكران و همكاران شهید بهشتی (ره) در این زمینه با اندكی تقدم و تأخر در شروع همكاری عبارت بودند از: حضرت آیتالله مشكینی، مرحوم آیتالله ربانی شیرازی، مرحوم آیتالله قدوسی، آیتالله مهدی حائری تهرانی و آیتالله سید مرتضی جزائری.
دو سه سال قبل از آن تاریخ رؤوس این برنامه به اطلاع مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی (ره) رسیده بود و معظمله از آن استقبال كرده و مدرسهای را كه تحت اشراف داشتند برای اجرای این برنامه در اختیار گذاشته بودند، لكن پس از یك تجربه كوتاه مدت مشخص شده بود كه از شرایط موفقیت این حركت، استقلال كامل دستاندركاران و مجریان برنامه است، لذا به فكر تهیه جای جدید و مدرسهای دیگر افتاده بودند.
در تلاش برای تهیه مكان مناسب برای اجرای برنامه، مدرسه منتظریه كه در آن زمان نیمهساز و عمدتاً با بودجه فردی خیر، مخلص، مؤمن و با تقوا به نام حاج علی حقانی زنجانی – رحمتالله علیه – در دست ساختمان بود، شناسایی میگردد. مرحوم حقانی به مقتضای حسن نیت و صفای باطنی كه داشت با تمام وجود از این درخواست استقبال میكند و چندی بعد در عالم رؤیا میبیند كه درختان میوة بسیاری در حیاط مدرسه رشد كردهاند و همه، غرق در میوههای گوناگون و مرغوب میباشند. این رؤیا، عزم او را در همكاری و تلاش بیشتر برای تكمیل بنای مدرسه جزم كرد. و ما شاهد بودیم كه آن پیرمرد روشن ضمیر و با صفا چه جد و جهدی در پیشرفت امور ساختمانی مدرسه داشت و به آن به صورت یك آرزوی بزرگ و بیبدیل نگاه میكرد.
پس از شروع كار در این مدرسه كه از اول سال تحصیلی 1341 به وقوع پیوست فرزندان محترم مرحوم حقانی، یعنی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین حقانی و تا حدی حجتالاسلام حاج شیخ حسن حقانی در پارهای از تصمیمگیریها شركت داشتند و آیتالله العظمی میلانی (قده) مشروط بر اینكه نامش مطرح نباشد تأمین بودجة مدرسه را عهدهدار گردید.
مدیریت مدرسه را در دو سال اول حجتالاسلام والمسلمین محمد مجتهد شبستری و در دو سال دوم حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی شیخزاده (ره) عهدهدار بودند و از سال تحصیلی 1345 آیتالله قدوسی (ره) شخصاً مدیریت مدرسه را با عزمی راسخ و ارادهای پولادین بر عهده گرفت كه این مدیریت تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی به طور مستقیم و تمام وقت و پس از آن تا لحظة شهادت آن بزرگوار (شهریور 1360) به طور غیرمستقیم ادامه داشت. در بخش عمدهای از دوران 1345 به بعد آیتالله جنتی و در مقطعی از آن آیتالله مصباح یزدی – دامت بركاتهما – نیز در امر ادارة مدرسه و برنامهریزی آن، با دو شهید بزرگوار بهشتی و قدوسی همكاری نزدیك داشتند. ناگفته نماند كه حضرت امام خمینی – قدس الله روحه الشریف – عنایتی خاص به مدرسه داشتند كه گوشهای از آن عنایت و ارتباط را از مكاتبات رمزگونة شهید قدوسی (ره) با معظمله در نجف اشرف و گزارشهای مجمل و سربسته از وضع مدرسه به ایشان میتوان فهیمد، مكاتباتی كه در آنها اشارت و پیامهایی از ناحیة آن پیشوای بزرگ به دستاندركاران مدرسه میرسید و خبرهایی از آن به ما (طلاب مدرسه) درز میكرد.
نامة شهیدين: مدرسة شهیدین تا چه حدی به آرمانهای و برنامههای شهید بهشتی پایبند است؟
«مدرسه شهیدین بهشتی و قدوسی (ره)» كه ادامة همان بنیان و برنامه میشد و به دلیل مشكلات خاصی كه برای ادامة كار در مدرسة منتظریه پیش آمد از سال 1363 به مكان دیگری منتقل شد. و از سال 1372 در مكان فعلی خود كه بخش اعظم زمین آن موقوفه است و ساختمان آن با بودجه مرحمتی رهبر معظم انقلاب آیتالله العظمی خامنهای – مدظله العالی – احداث گردیده است. استقرار یافت، تحت اشراف و نظارت عالیه سه تن از اعاظم حوزة علمیه به كار ادامه میدهد. دلگرمی و امید همة دستاندركاران به این است كه این مدرسه حتیالامكان ادامهدهندة همان خط و روال باشد، هر چند واضح است كه به لحاظ دخالت فردی چون حقیر در امور جاری مدرسه باید گفت: میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
یادآور میشود كه مدرسه در سال 1365 رسماً به ثبت رسید و سه تن از حضرات آیات به طور ثابت به انضمام دو تن از طلاب دورة اول مدرسه به انتخاب خود آن طلاب، هیئت امنای آن را تشكیل میدهند كه در حال حاضر برادر ارجمندم حجتالاسلام والمسملین آقای محمدی عراقی و اینجانب این عضویت را عهدهدار میباشیم.
توصیة بزرگان ذی دخل در امر مدرسه و تمام تلاش اینجانب این است كه همان آهنگ و همان حال و هوا، در مدرسه ادامه یابد. اما اینكه چه مقدار تاكنون این غرض حاصل گردیده است خدا میداند و دیگران باید قضاوت كنند. البته در این محاسبه و قضاوت به ناشدنیهایی كه در ضمن بیت سابق به آن اشاره شد باید توجه داشت. آنچه برای این حقیر مشهود و مبرهن است و فقط آن است كه اینجانب را سرپا نگه داشته، این است كه دست عنایت حق تعالی و توجهات حضرت ولیعصر – ارواحنان فداه – در امر مدرسه پیدا است و من اگر بخواهم به جزئیات آن اشاره كنم مثنوی هفتاد من كاغذ شود. امید است همة كسانی كه به هر نحو با این معهد علم و ایمان و تقوا سروكار دارند اعم از مسئولین و كارمندان و اساتید و طلاب علاوه بر توجهی كه به قداست كل حوزه و نظام طلبگی دارند به خصوصیات این مدرسه و تبلور اخلاص در نشو و نمای آن توجه لازم را داشته باشند و قدرشناس این امانت بزرگ و آغشته به خون دو انسان ملك سیرت باشند.
اینجانب شهادت میدهم كه وضعیت در سطح بزرگانی كه بر مدرسه نظارت و اشراف دارند و در سطح اساتید محترم، نیز همینگونه است. كما اینكه بر دستاندكاران امور جاری و كارمندان مدرسه نیز بحمدالله اخلاص مطلوبی حكمفرما است، بنابراین نوبت ما طلاب مدرسه است كه از این خوان نعمت بهره ببریم و با اصلاح نیت و قصد قربت و تلاش و كوشش در راه تحصیل علم و فضیلت و تقوا، لحظهای را از دست ندهیم و هر چه بیشتر و بهتر بر آمال پاك و آرزوهای مقدس شهید بهشتی (ره) و شهید قدوسی (ره) كه چیزی جز پرورش یافتن عالمانی دین باور و خدا ترس و وظیفهشناس و فاضل نیست، جامة عمل بپوشانیم. انشاءالله.
نامة شهیدین: از دید شهید بهشتی، مهمترین رسالت طلاب و روحانیت چیست؟
شهید بهشتی – رضوان الله تعالی علیه – از معدود شخصیتهای وصفناپذیر است و فضایل و كمالات او را فقط با أنس با او میشد درك كرد و نه از راه شنیدن از دیگران. اگر ما بپذیریم كه حضرت امام – قدس سره الشریف – در بسیاری از اعمال و اقوال خود ملهم من عندالله بود و مصداقی از «واصطنعتك لنفسی» شده بود، باید گفت این جمله حضرتش كه دربارة شهید بهشتی فرمود: «بهشتی یك ملت بود برای این ملت» از آن الهامات غیبی و الهی است كه بر قلب و زبان آن عبد صالح خدا جاری شده است و حقیقتاً شخصیت شهید بهشتی از ظرفیت شخص و فرد به مراتب برتر و بالاتر بود و در یك جمله باید گفت: «بهشتی، بهشتی بود».
از جنبههای والای شخصیتی وی، وسعت دیده، همت بلند و جامعالاطراف نگری او بود و بر مسألة رسالت طلاب و روحانیت و حوزهها نیز از آن بلندا مینگریست. من با عرض پوزش به محضر بزرگان حوزهها و تقدیم احترام به ساحت آنها عرض میكنم اگر بپذیریم كه مجموعة حوزههای ما سالها و یا دهها سال از قافلة زمان عقب هستند، پذیرفتنی است كه شهید بهشتی (ره) سالها و یا دهها سال از زمان خود جلوتر بود و اگر این سخن درست باشد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. او آرزو میكرد كه روحانیت اسلام با حفظ تمام ارزشها و قداست و اخلاص و معنویت خود، دستكم ششصد سال (مقدار تقریبی جوانی اسلام نسبت به مسیحیت) از حیث نظم و انضباط و داشتن سامان و سازمان، از تشكیلات كلیسا جلوتر باشد، چه آنكه اسلام وقتی حكومت و تشكیلات داشت (قرن اول هجرت) كه مسیحیت از این لحاظ صفر و زیر صفر بود و افسوس میخورد كه امروز آنها كجایند و ما كجا! او رسالت روحانیت اسلام را بارها و بارها در یك جمله خلاصه مینمود: «پیامبرگونه زیستن و پیامبرگونه كوشیدن» و اُشْهدالله كه او خود مصداق بارز و نمونة كاملی از این معنی بود.
فسلام علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یبعث حیّاً.
منبع: نامه شهیدین. سال اول. پیش شماره اول. تیر ماه 1375. صص 24 تا 27.