متن سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد سید طاهر غفاری در مراسم هیئت مدرسه در تاریخ پنجشنبه 1395/10/2

بسم الله الرحمن الرحيم
كلامى از امام صادق عليه السلام از كتاب اخلاق شبّر(سيد عبدالله شبّر):
أزين اللباس للمؤمنين لباس التقوى و أنعمه الإيمان قال عزّوجلّ و لباس التقوى ذلك خير.
لباس خاصيتش اين است كه عيوب را بپوشاند. ما لباس مى پوشيم و حسّ حيا و شرم اجازه نمى دهد كه ما بدنمان را در نزد ديگران لخت قرار بدهيم. خداوند متعال ما را با حيا قرار داده است يك حيا طبيعى است كه قهراً مبدأش در وجود ما قرار داده شده است.
لكن از آن روايت شريف فهميده مى شود كه حضرت جبرائيل عليه السلام مأمور شد كه به حضرت آدم عليه السلام عرضه بدارد سه چيز را: عقل و حيا و دين
اگر قرار باشد علمى باشد ولى پدر و مادر كارى داشته باشند كه ما موظف به آن باشيم و بايد اطاعت كنيم ولى كتاب قرآن يا حديث برداريم براى تفسير مطالعه كردن و حديث خوانى اينها از وسوسه هاى ابليس مى تواند باشد.
هر جا كه رنگ اطاعت حقيقتش به اصطلاح مفقود شد اين گونه ظواهر و عمل به آن ها اگر كار را بدتر نكند بهتر هم نمى كند. غرور در اينها بيشتر است. به همین دلیل است كه الان مخالفين شيعه غرورشان از كفار بيشتر است چرا كه تصورشان اين است كه اهل قرآن هستند ولى كافر اين را ندارد. لذا در بعضى روايات هست كه حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه الشريف وقتى ظهور مى فرمايند با امرى اشدّ از امر رسول الله صلّى الله عليه و آله مواجهه مى شوند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله با بت پرستان مواجهه شدند ولى حضرت عجل الله تعالى فرجه الشريف با كسانى مواجهه مى شوند كه با قرآن در مقابل ايشان محاجه مى كنند و قرآن وسیله ای مى شود براى ابليسيان. همين قرآن وسيله اى براى ضلالت گروهى مى شود تعارف بر نمى دارد!
جبرائيل وقتى مى گويد يكى را انتخاب كن، حضرت آدم عليه السلام با آن فطرت پاك، عقل را اختيار كرد مثل اينكه نور عقل بيشتر برايشان جلوه كرد و به دل ايشان بيشتر نشست.
خطاب آمد كه «انصرفا» و آن ها (دين و حيا) خطاب كردند به حضرت جبرائيل عليه السلام كه هر جا عقل باشد ما هم مأموريت داريم كه آنجا باشيم!
بنابر این ريشه ديانت را اگر بخواهيم محكم كنيم بايد برگرديم فهم هايمان را بازبينى كنيم كه كجا نارسايى و عيب دارد و كدام رفتار ما ناشى از جهل بود و آن جهل مى تواند ما را از دين و حيا دور كند. در ادامه حدیث آمده است كه: ظاهرت را با اين لباس ظاهر مى پوشانى، لباس باطن را هم بايد بپوشانى و لباس باطن جنسش صداقت است. لباس صدق بايد پوشيد.
انسان بايد بپرهيزد از اينكه ظاهرش پر رنگ تر از باطنش باشد. هر كسى كه بنايش بر صداقت و صفا بود او پيشرفت مى كند و هر كسى كه در بند اين بماند كه ظاهرش چگونه باشد و اينطور خيال كنند و... همين خيالات لباس باطنش را مى كَنَد و عيب هايش مكشوف مى شود.
بايد يك خوفى از خدا در دل انسان باشد و اين پرده باطن مى شود و اطاعت از خدا هم پرده ظاهر می باشد كه مراد از آن ظاهر بدن نيست بلکه مراد ظاهر روح است. تقواى باطن هم رهبت و خوفی باشد كه از خدا متعال در درونش دارد. این خوف باطنى خصوصيتش اين است كه انسان را به عزلت از اهل غفلت مى كشاند چرا كه با مجالست رنگ مى گيرد.
اگر بنا گذاشتيم و حقيقتاً اين معامله را با خداوند متعال كرديم، خداوند متعال وعده نصرت داده است. «ولينصرنّ الله من ينصره» به نظر مى رسد كه هر جا نون تأكيد ثقيله در آيات شريفه به كار مى رود يكى از علائم بارز سنن الهى است.
روايت است كه خداوند متعال طلبكارى است كه هيچ وقت دِيْنش ادا نمى شود. لذا همه بايد شرمنده درگاهش باشيم.
كسى از مرحوم الهى نقل مى كند كه گفت: از كارهاى خوبمان هم بايد شرمنده باشيم و توبه كنيم، کسی سؤال كرد يعنى كار خوب انجام ندهيم؟! در جواب فرمودند: نه، بايد كار خوب انجام داد ولى اگر دقت كنيم مى بينيم كه اين ها هم معيوب هستند.
خداوند متعال همه ما را اهل معنى قرار دهد به بركت دعا كميل كه خوانده خواهد شد ولو يك قسمت آن را با خلوص تامّ داشته باشيم.
انشاالله متوسل باشيم به آقا امير المؤمنين عليه السلام كه قطعاً دستگيرى خواهند كرد و به دست گيرى شان اميدواريم نه به توسلات خودمان، و خداوند متعال حقيقت دعا و صدق را نصيبمان گرداند و انشاالله روح همه ما آخرتى و توفيق عزم تامّ براى يك بندگى تا آخرين لحظه عمرمان به ما عنايت فرمايد.

 

COM_FARA_COMMENT_YOUR_COMMENT ۰ COM_FARA_COMMENT_COMMENT

captcha